در بخشی از بیانیه گام دوم رهبر فرزانه انقلاب آمده است که: «عزیزان، دهههای آینده، دهههای شما است و شمایید که باید کار آزموده و پر انگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هر چه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی ارواحناء فداه است نزدیک کنید. برای برداشتن گامهای استوار در آینده، باید گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت. اگر از این راهبرد غفلت شود، دروغها به جای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تهدیدهای ناشناخته قرار خواهند گرفت.
در این یادداشت بنا داریم نسل جوان، انقلابی و متدین ایران اسلامی را با نقشه راه نظام اسلامی، راه طی شده تا بدین جا و راه باقیمانده تا فتح قله کمال جمهوری اسلامی و نقش آنان در (منظومه سهگانه خودسازی، جامعهسازی و تمدنسازی) را با تکیه بر رویدادهای تاریخی و تحلیل آن، دنبالگیری کنیم تا بدینسان با ژرفای مفاهیم عالیه امام خامنهای (مدظله العالی) در بیانیه گام دوم انقلاب بیشتر آشنا شویم.
امروز متأسفانه مسیر تاریخ؛ مسیر ظلم است. مسیر سلطهگری و سلطهپذیری است. عدهای در دنیا سلطهگرند و عدهای دیگر سلطهپذیر. با توجه به راهبردهای حیاتی نظام اسلامی در بیانیه مقام معظم رهبری، چنانچه حرف ملت ایران در جهان فهمیده شود و پیش رود و اگر به اهداف و آرمانهای انقلاب اسلامی جامه عمل بپوشانیم، آن وقت خواهیم توانست به فضل الهی مسیر تاریخ را عوض کنیم و زمینههای ظهور ولی الله الاعظم ارواحنا فداه آماده خواهد شد و دنیا وارد یک مرحله جدیدی خواهد شد.
البته این ممکن نخواهد بود مگر با ایمان راسخ و با عزم و اراده و با معرفت و بصیرت. با وحدت و یکدلی و با انسجام ملی و با حضور همیشگی در صحنه و با جهاد دائم و خستگیناپذیر. قبل از اینکه به مؤلفهها و شاخصههای تمدن نوین اسلامی پرداخته شود، به شکل مختصر به دورههای مختلف تمدنی و تمدنهای موجود در طول تاریخ بشری اشاره ای بسیار گذرا داشته باشیم.
در تاریخ سه دوره تمدنی خیلی مهم داشتهایم که عبارتند از:
تمدن اسلامی به رهبری پیامبر اکرم (ص)، که مبتنی بر تعلیم کتاب و حکمت بود.
دوره دوم تمدن مربوط به رنسانس است که مبتنی بر علم و فناوری منهای ایمان و معنویت و دوره سوم تمدن را تمدن نوین اسلامی شکل خواهد داد. تمدنی که با تلفیق ماهرانه و هوشمندانه علم، ایمان، عقلانیت، عدالت، قانونگرایی، آزادی و رحمت همراه خواهد بود.
به طور اجمال باید عرض شود که قطعه اول تمدن بشری تمدنهای ایران باستان، روم باستان و مصر باستان بود؛ و در قطعه دوم شاهد میلاد پیامبر (ص) و تمدن اسلامی آن دوره هستیم.
سپس نوبت به رنسانس، انقلاب صنعتی و فکری اروپا یا همان تمدن غرب بودهایم و بعد از ظهور انقلاب اسلامی شاهد چهارمین قطعه تمدنسازی که نقطه اوج تمدنها و تعالی تمدنهای بشری به شمار میرود، یعنی تمدن نوین اسلامی خواهیم بود.
تفاوت این تمدن نسبت به تمدنهای قبلی این است که این تمدن کلیه نقاط مثبت تمدنهای بشری در طول تاریخ گذشته را استفاده میکند، از تجربیات آنها بهره میگیرد و از جنبههای منفی گذشته پرهیز میکند. امید میرود همان طور که در فرمایشات عزیز رهبر حکیم انقلاب اشاره رفت. این تمدن به قطعه پنجم تمدن بشری یعنی طلوع دولت کریمه و عدالتگستر مهدوی متصل شود. إنشاءلله.
و اما مؤلفههای تمدن نوین اسلامی
شاخصه اصلی شکلگیری هر تمدن فکر و اندیشه است؛ یعنی باید دید که آن تمدن در عرصههای هستیشناسی، معرفتشناسی و انسانشناسی به گونهای عمل کند که منجر به جهانبینی و ایدئولوژی امید بخش و سعادتآفرین شود که البته انقلاب اسلامی این فکرو اندیشه را با بهره از قرآن و آموزههای اسلام و تعالیم اهل بیت (ع) و با عنصر اجتهاد و اسلام شناسی، روزآمد و پویا ساخت.
دومین مؤلفه تمدن، وجود رهبر است. تمدن بدون عنصر رهبری اتفاق نمیافتد. بلاشک طبق روایات فراوان و نظر فقها «ولایت مطلقه فقیه» ادامه رهبری رسول الله (ص) و ائمه اطهار (ع) است.
سومین مؤلفه شکلگیری یک تمدن وجود منابع انسانی است. فکر و اندیشه و استعداد جوانان ایرانی به واسطه طاغوت در خواب و آشفتگی بود و انقلاب اسلامی باعث آزاد شدن ظرفیتهای متراکم جوانان این مرز و بوم شد و امروز شاهد پیشرفتهای محیرالعقول نظام اسلامی در عرصههای مختلف هستیم.
مؤلفه چهارم در تمدنسازی، برخورداری از ملت بیدار، بصیر و منسجم میباشد. هنر انقلاب اسلامی و امام و رهبری این بود که ظرفیت عظیم مردمی را از حاشیه به متن آورد و تشکیل بسیج بیست میلیونی باعث شکلگیری قدرت عظیم مردم و تداوم انقلاب و حراست از آن شد.
و مؤلفه نهایی در شکلگیری تمدن، عنصر حیات بخش مقاومت و پایداری است که شناسایی آسیبها و رفع آن، صبر و بردباری و بالا بردن آستانه تحمل، اصلاح درون زا باعث اقتدار روزافزون نظام اسلامی بوده است. در اینجا لازم است پس از شناخت مؤلفههای تمدنسازی به بایستهها و الزامات تحققبخشی به این تمدن اشارهای کوتاه داشته باشیم.
یکی از مهمترین بایستهها و الزامات تمدنسازی آن هم از نوع نوین اسلامی که در امتداد تمدن اسلامی دوران ۲۳ ساله پیامبر اعظم (ص) و اهل بیت عصمت و طهارت (ع) تعریف میشود، عبارت است از «جهاد مداوم». همه پیشرفت ها، همه تعالیها در تمام حوزههای انسانی به برکت مجاهدت دائم رقم خورده است. جهاد همهاش رنج کشیدن نیست، جهاد شوق آفرین است، جهاد شادی و نشاط آفرین است.
اگر امروز که به جهاد مستمر، دائمی، خستگیناپذیر و امید آفرین نیاز داریم، کسی بیاید به تنبلی، انزوا، کسالت، یاس و بیکارگی دعوت کند، اینها مصداق بارز خیانت از سویی و کفران نعمت از سویی دیگر خواهد بود. بایستههای دیگر تمدنسازی و الزمات آن خردورزی (عقلانیت)، اخلاق و حقوق است که اسلام عزیز اینها را در اختیار ما قرار داده است.
اگر به این مقولهها به طور جدی پرداخته شود، پیشرفتهای اسلامی ما ادامه مییابد و زمینههای ظهور و بروز و تحقق تمدن نوین اسلامی را به وجود خواهیم آورد. ما به لطف این چهار دهه از عمر انقلاب اسلامی، گفتمانسازی و جریانسازی خوبی برای تمدنسازی کردهایم. ما توانستیم در زمینه مسائل سیاسی، مردمسالاری دینی را در مقابل اندیشه غرب که امانیسم و لیبرال دموکراسی و … است را عرضه کنیم.
در زمینه مسائل عمومی اجتماعی، ابتناء تمدن بر معنویت را ارائه کردیم. در زمینههای گوناگون، کرامت انسان، آمیختگی دین و زندگی را مطرح کردیم. اینها حرفهای نویی است که نظام اسلامی با تکیه بر آموزههای دینی به دنیا ارائه کرده و نظام مادی و مکاتب الحادی و اندیشههای سکولار و امانیسم غرب را با چالش جدی مواجه ساخته است.
و اما سخن پایانی؛
امروزه اگر قرار است ملت بزرگ ایران با عبور از پیچ سخت تاریخی به سمت تمدن نوین اسلامی گام دوم را با صلابت و شکوه بردارند و به رسالت تاریخی و تمدنی خود جامه عمل بپوشانند باید تمام تلاش و مجاهدت خود را معطوف ساخته تا بتوانیم به کمک الهی و عنایت امام عصر علیه السلام موارد ذیل را دنبال کنیم:
-کتاب و عترت را جایگزین اسلام خرافه و بدعت کنیم.
-اسلام جهاد و شهادت، جایگزین اسلام قعود و اسارت و ذلت شود.
-اسلام تعبد و تعقل، جایگزین اسلام التقاط و جهالت شود.
-اسلام دنیا و آخرت، جایگزین اسلام دنیاپرستی و رهبانیت شود.
-اسلام علم و معرفت، جایگزین اسلام تحجر و غفلت شود.
-اسلام قیام و عمل، جایگزین اسلام بیحالی و افسردگی شود.
-اسلام سیاست و دیانت، جایگزین اسلام بیبند و باری و بیتفاوتی شود.
-اسلام نجاتبخش محرومین، جایگزین اسلام بازیچه دست قدرتهای استکباری شود.
و خلاصه کلام؛ بایستی اسلام ناب محمدی جایگزین اسلام آمریکایی – وهابی شود.
امروزه غفلت از مبارزه با آمریکا به عنوان شیطان بزرگ، غفلتی بزرگ است که باب خرافه، انحراف، تحجر، غربزدگی، ارتجاع، فساد، اشرافیت، قشریگری، انحطاط را به همراه خواهد داشت. بزرگترین مانع تحقق تمدن نوین اسلامی امروزه، الگوگیری از تمدن منحط غربی است. تمدنی که حاصل آن در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا، جز جنگ و خونریزی، ویرانی، آوارگی، فقر، عقب افتادگی، اختلافات قومی و مذهبی، اهانت به مقدسات و تخریب آن، جنایت علیه بشریت و نسل کشی، غارت و چپاول اموال و دستاندازی به ثروتهای سرشار و خدادادی اسلامی، تفرقه و نفاق و دو دستگی نبوده است.
این نکته را نیز اضافه کنم که عوامل مختلفی معمولاً دست به دست هم میدهند تا یک تمدن تاریخی بزرگ را رقم بزنند. این عوامل عبارتند از: قدرت – امنیت – سیاست؛ هیچ تمدنی در سایه ناامنی و بدون وجود قدرت و سیاست شکل نگرفته است.ثروت و مکنت؛ بدون پشتوانه قدرت اقتصادی تمدن ساخته نمیشود. تولید علم؛ تمدنسازی رابطه مستقیمی با تولید علم دارد. همانطور که گفته میشود؛ العلم سلطان.
هر پنچ عامل فوق در جای جای بیانات رهبر معظم انقلاب مورد تأکید و توجه بوده است. امیدواریم در سایه قدرت و امنیت پیش آمده و مدیریت صحیح منابع و توزیع عادلانه ثروت و مبارزه جدی با مفاسد اقتصادی و همچنین پیشرفت علم و فناوری، شاهد شکلگیری تمدن نوین اسلامی بوده باشیم. خداوند همه ما را در برداشتن گام دوم انقلاب ثابت قدم گرداند.
آمادگی برای ظهور و تمدنسازی آرمان بزرگ انقلاب اسلامی است
- نویسنده : استاد مسعود دریس
- ارسال توسط : مدیر فرهنگی
- منبع : https://www.namaz.ir/1397/12/02/------/
- 3608 بازدید
- بدون دیدگاه